صفحه اصلی کتاب ها کتاب ها نویسندگان نویسندگان تماس با ما تماس با ما درباره ما درباره ما
میز گفتگو چگونگی تنها بودن
29 مرداد 1404

گزارش نشست کتاب «چگونگی تنها بودن» نوشتهٔ جاناتان فرنزن
نشست بررسی و گفت‌وگوی کتاب «چگونگی تنها بودن» اثر جاناتان فرنزن با حضور سه کارشناس برگزار شد: دکتر سعید معدنی،جامعه‌شناس؛ دکتر سعید بهزادی‌فرد و دکتر آزین تقی‌پور، روانشناس. این جلسه فرصتی بود تا ابعاد گوناگون تنهایی هم از منظر روان‌شناسی فردی و هم از زاویهٔ نگاه اجتماعی و فلسفی مورد بررسی قرار گیرد.

تنهایی به‌عنوان فرصتی برای شکوفایی
خانم دکتر آزین تقی‌پور در سخنان خود، تنهایی را پدیده‌ای چندلایه و متکثر دانست. او تأکید کرد که نمی‌توان تنهایی را صرفاً به‌عنوان تجربه‌ای منفی تعریف کرد؛ چراکه گاه می‌تواند بستری برای رشد درونی و شکوفایی فردی باشد. در ادامه ایشان تنهایی را به دو دستهٔ اصلی تقسیم می‌کردند: • تنهایی خودخواسته، که فرد به‌طور آگاهانه و برای تمرکز، خلاقیت یا بازسازی روحی انتخاب می‌کند.
تنهایی اجباری، که اغلب از شرایط بیرونی و فقدان روابط انسانی عمیق ناشی می‌شود.
ایشان توضیح دادند که تجربهٔ تنهایی خودخواسته، هرچند در ظاهر شبیه انزواست، اما می‌تواند سرچشمهٔ آفرینشگری و آشتی دوباره با خویشتن باشد. در مقابل، تنهایی اجباری اغلب به حس انزوا، بی‌پناهی و گسست از جامعه می‌انجامد.

تنهایی در دل جمع
در ادامه، دکتر سعید بهزادی‌فرد به جنبهٔ متناقض تنهایی در دنیای امروز پرداخت. او خاطرنشان کرد که بسیاری از انسان‌ها حتی در حضور دیگران،در جمع‌های خانوادگی یا اجتماعی، باز هم احساس تنهایی می‌کنند. از نگاه او، این شکاف میان «بودن در جمع» و «احساس تعلق» یکی از چالش‌های روانی دوران معاصر است. ایشان افزود: افراد برای پنهان کردن این تنهایی، معمولاً تلاش می‌کنند پیوسته کاری انجام دهند یا توجه دیگران را به خود جلب کنند. به این ترتیب، فعالیت‌های بی‌وقفه و میل به دیده شدن، گاه نه از سر خلاقیت یا علاقه، بلکه برای پوشاندن حس تنهایی و رهایی از اضطراب ناشی از جدایی از جمع است.

تنهایی؛ محصول مدرنیته
دکتر معدنی، جامعه‌شناس، سخنان خود را با ارجاع به دیدگاه جاناتان فرنزن آغاز کرد. او یادآور شد که فرنزن تنهایی را نه صرفاً یک تجربهٔ فردی، بلکه نتیجه‌ی ساختارهای اجتماعی و فرهنگی مدرن می‌داند. از نظر دکتر معدنی، مدرنیته با تأکید بر فردیت، استقلال و رقابت، پیوندهای جمعی سنتی را سست کرده و انسان مدرن را در برابر پرسش‌های بنیادین وجودی تنها گذاشته است. او توضیح داد که در جوامع سنتی، شبکه‌های خویشاوندی، آیین‌های جمعی و روابط پایدار اجتماعی، نوعی پشتیبان عاطفی برای افراد فراهم می‌کردند. اما در جهان مدرن، سرعت تغییرات، فردگرایی و گسست از سنت‌ها، تجربه‌ی تنهایی را به یکی از ویژگی‌های محوری زندگی معاصر بدل کرده است.

اهمیت بازخوانی تجربهٔ تنهایی
آنچه این نشست را ارزشمند می‌کرد، کنار هم قرار گرفتن سه رویکرد متفاوت بود: روان‌شناسی، روان‌کاوی اجتماعی و جامعه‌شناسی. هر سه سخنران به شکلی بر این نکته تأکید داشتند که تنهایی از دیدگاه نویسندهٔ کتاب به درستی در قالب جستارهایی از دل روزمرگی‌ها تعریف شده است. این جستارهای روایی تنهایی را یکسره منفی یا مثبت توصیف نمی‌کنند. اگر از زاویهٔ روان‌شناسی بنگریم، تنهایی می‌تواند فرصتی برای گفت‌وگوی درونی، خلق آثار هنری یا بازاندیشی در مسیر زندگی باشد. از دیدگاه اجتماعی اما، تنهاییِ تحمیلی نشانه‌ای از بحران روابط انسانی در دنیای مدرن است. به بیان دیگر، همان‌طور که فرنزن در کتاب خود نشان می‌دهد، تنهایی نه فقط تجربه‌ای فردی، بلکه آینه‌ای از تحولات فرهنگی و اجتماعی روزگار ماست.


جمع‌بندی

نشست بررسی «چگونگی تنها بودن» نشان داد که پرداختن به پدیدهٔ تنهایی، امری ضروری و زمانه‌مند است. انسان امروز، در عین دسترسی به شبکه‌های ارتباطی گسترده، بیش از گذشته با احساس انزوا دست‌وپنجه نرم می‌کند. پرسش اساسی این است: چگونه می‌توان میان نیاز به خلوت و شکوفایی فردی از یک‌سو، و ضرورت پیوندهای اجتماعی از سوی دیگر، تعادلی پایدار برقرار کرد؟ شاید پاسخ قطعی برای این پرسش وجود نداشته باشد، اما بی‌تردید بازخوانی کتاب‌هایی همچون «چگونگی تنها بودن» و گفت‌وگوهایی از این دست، می‌تواند به ما کمک کند که نسبت خودمان را با تنهایی بهتر بشناسیم و آن را نه صرفاً به‌عنوان رنج، بلکه به‌مثابه تجربه‌ای پیچیده و چندوجهی درک کنیم.

دسته بندی:

هیچ دسته بندی وجود ندارد

کتاب های مرتبط:

زمینه‌های نمایش داده شده را انتخاب نمایید. بقیه مخفی خواهند شد. برای تنظیم مجدد ترتیب، بکشید و رها کنید.
  • تصویر
  • ویژگی
  • موجودی
برای مخفی‌کردن نوار مقایسه، بیرون را کلیک نمایید
مقایسه